ماجرای عکسی که ستاد «بزرگ ارتشتاران» آن را مونتاژ می‌نامید

ارتش  

پایگاه مردمی ارتش جمهوری اسلامی ایران:

خبرگزاری فارس: ماجرای عکسی که ستاد «بزرگ ارتشتاران» آن را مونتاژ می‌نامید

 

«خبر بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، ضربه‌ شدیدی بر پیکره‌ سست و لرزان رژیم شاهنشاهی بود. برای همین ستاد «بزرگ ارتشتاران» در اعلامیه‌ای، عکس درج شده در روزنامه‌ کیهان را غیر واقعی و جعلی خواند.»     

 

به گزارش پایگاه مردمی ارتش   به نقل از روه سیاسی خبرگزاری فارس - 19 بهمن 1357 در تاریخ انقلاب اسلامی یک روز فراموش نشدنی است. تعداد زیادی از همافران نیروی هوایی ارتش با حضور در مدرسه علوی با حضرت امام خمینی(ره) رهبر انقلاب اسلامی بیعت کرده و این اقدام به عنوان نقطع عطفی در روند پیوستن ارتش به انقلاب در تاریخ ماندگار شد.

 

سرهنگ مهدی نوروزی که در آن مقطع جزو همافران نیروی هوایی بود در کتاب خاطرات خود که با نام «همافر» به چاپ رسیده، به بیان خاطرات آن روزها خصوصا 19 بهمن 57 پرداخته است.

 

***

 

با وجود سرعت گرفتن روند رو به رشد انقلاب اسلامی و تظاهرات عظیم ملت ایران به پشتیبانی از دولت موقت، هنوز صحبت از احتمال وقوع کودتا در مصاحبه‌ها، مقالات روزنامه‌ها و اخبار رادیوهای بیگانه به گوش می‌خورد.

 

روزنامه اطلاعات روز چهارشنبه، 18 بهمن، چهار مطلب در این ارتباط چاپ کرده بود؛ در صفحه 2، تحت عناوین «شانس کودتای نظامی در عمل وجود ندارد» و «آماده باش پادگان لویزان را ارتش تکذیب کرد».

 

در صفحه 8 هم تحت عناوین «ژنرال‌های مهم ارتش تهدید می‌کنند» و «ژنرال هویزر از ایران رفت»، به بحث امکان و عدم امکان کودتا پرداخته بود.

 

روزنامه کیهان نیز با عناوینی چون «پایان مأموریت محرمانه ژنرال آمریکایی در تهران» و «سیا و ساواک برای قتل رهبران مذهبی و سیاسی توطئه کرده‌اند» به همین موضوع پرداخته بود. 

 

عظمت و گستردگی راهپیمایی ملت شریف ایران در روز پنجشنبه در حمایت از دولت موقت آنچنان هیجان‌آور بود که سیاستمداران و مفسران سیاسی و خبری داخل و خارج کشور را به تعجب و حیرت واداشته بود.

 

تفسیرهای سیاسی و تحلیل‌های خبری حکایت از آن داشت که مردم عظیم‌الشأن ایران اسلامی با قاطعیت تمام به دولت بازرگان رأی اعتماد دادند.

 

آنچه در این میان تعجب همه را برانگیخت، عکسی بود که روزنامه کیهان از نظامیانی انداخته بود که در برابر حضرت امام به حالت خبردار ایستاده بودند.

 

عکس به علت حفظ جنبه‌های امنیتی از پشت سر نظامیان گرفته شده بود. در گوشه عکس نوشته شده بود: «هزاران نظامی امروز برابر امام رژه رفتند.»

 

روزنامه کیهان توضیح بیشتری درباره این عکس نداده بود، اما روزنامه اطلاعات ضمن درج عنوان «گروه زیادی از همافران با لباس نظامی در راهپیمایی شرکت کردند»، در صفحه 2 تحت عنوان «همافران در منزل امام خمینی» به توضیح مطلب پرداخته بود:

 

«امروز صبح گروه کثیری از همافران و پرسنل نیروی هوایی با لباس شخصی به منزل امام خمینی آمدند و در حالی که کارت‌‌های شناسایی خود را در دست داشتند، همبستگی خود را با انقلاب ملت ایران به رهبری امام خمینی اعلام کردند. سپس به سوی یکی از مسیرهای راهپیمایی حرکت کردند.»

 

روزنامه اطلاعات در ادامه همین موضوع نوشته بود:

 

«ساعت ده صبح امروز گروه کثیری از پرسنل نظامی نیروی هوایی، با وجود آنکه اعلام شده بود امروز امام استراحت می‌کنند، به محل اقامت امام خمینی رفتند و یک صدا فریاد می‌زدند: ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی.

 

امام خمینی که به دنبال کسالت مختصر ناشی از خستگی، دیروز را استراحت کرده بودند، به اصرار مردم با وجود توصیه پزشکان به استراحت از پنجره اتاق خود با تظاهرکنندگان دیدار کردند و طی سخنانی به آنها گفتند: همانطور که در اشعار خود گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید و حالا به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست، قرآن نجات‌بخش شماست، قرآن بهترین پشتوانه برای مردم است. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت عدل اسلامی را برقرار کنیم. به نظامیان مبارز و فهمیده و شجاع که به نهضت پیوسته‌اند درود می‌فرستم.» 

 

در این لحظه یکی از نظامیان قطعنامه‌‌ای را قرائت کرد. در این قطعنامه پس از درود به پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه‌ اطهار، پیوستن گروه کثیری از پرسنل ارتش به نهضت اعلام شد.

 

نظامیان اعلام کردند که تا آخرین قطره‌ خون از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنند. همچنین تأکید کرده بودند دولت بختیار قانونی نیست و دولت بازرگان یگانه دولت قانونی ایران است. در پایان قطعنامه هم به حضور نظامیان آمریکایی اعتراض شده بود.

 

خبر بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، در آن اوضاع بحرانی کشور، ضربه‌ شدیدی بر پیکره‌ سست و لرزان رژیم شاهنشاهی بود.

 

 

ستاد «بزرگ ارتشتاران» در اعلامیه‌ای، عکس درج شده در روزنامه‌ کیهان را غیر واقعی و جعلی خواند:

 

«در صفحه یکم روزنامه‌ کیهان مورخ پنجشنبه 19 بهمن‌ماه، 1357 عکس بزرگ مونتاژ شده و غیر واقعی تحت عنوان، امروز هزاران نظامی رژه رفتند، چاپ شده است که غیر واقعی بودن آن برای هرکس که به اصول اولیه‌ عکاسی و مونتاژ آشنایی داشته و به مقاصد شوم تفرقه‌اندازان و آنهایی که می‌خواهند در صفوف به‌هم‌پیوسته و مستحکم ارتش رخنه نموده و از این راه به آمال و آرزوهای خود برند کاملاً آشکار است.

 

ستاد بزرگ ارتشتاران با جلب توجه هم‌میهنان عزیز، این‌گونه اعمال ناجوانمردانه دست‌اندرکاران را با جلب توجه هم‌میهنان عزیز، این‌گونه اعمال ناجوانمردانه دست‌اندرکاران را به اتهام جعل و نشر اکاذیب به منظور تحریک و اهانت به مقام ارتش که مبرا از دخالت در امور سیاسی است برابر مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش تحت تعقیب قرار خواهد داد».

 

این اعلامیه در بخش‌های مختلف خبری رادیو و تلویزیون چندین‌بار پخش شد و شاپور بختیار هم در مصاحبه‌ای اظهارداشت: «با مونتاژ بچگانه‌ی عکس، رژه نظامی ترتیب داده‌اند!»

 

 

یاد اتفاقات چند ماه پیش کشور در دوران دولت نظامی ارتشبد ازهاری افتادم. آقای ازهاری تظاهرات مردم و شعارهای آن‌ها را صداهای پخش شده از ضبط صوت‌ها می‌خواند. نوارهایی که به گمان او شب‌ها توسط افرادی به وسیله‌ی ضبط صوت‌های متعدد در محله‌های مختلف تهران پخش می‌شد!

 

مردم انقلابی در آن موقع در پاسخ به اتهامات ارتشبد، در راهپیمایی‌ها و تظاهرات خود شعار می‌دادند: «ژنرال چهار ستاره، ارتشبد بیچاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره!» حالا هم شاپور بختیار، عاجز از اقدامی موثر در جلوگیری از رشد و گسترش انقلاب اسلامی، عکس بیعت همافران با امام را، مونتاژ بچگانه‌ی عکس می‌خواند!

 

سرانجام زد و خوردها و نبرد خونین مأموران حکومت نظامی با مردم مسلمان انقلابی به جایی رسید که لشگرگارد با کارکنان نیروی هوایی، پیشگامان بیعت با امام، درگیر شدند.

 

شدت درگیری‌ها و زد و خوردها در تهران به حدی بود که روزنامه‌های روزهای شنبه و یکشنبه 21 و 22 بهمن از آن‌ها به جنگ تمام‌عیار تعبیر کردند.

 

تصاویر روزنامه‌ها نشان می‌دادند مردم تهران به سنگربندی در خیابان‌ها و پشت‌بام مشغول شده و به تصرف مراکز نظامی و کلانتری‌ها اقدام کرده‌اند.

 

با غارت شدن اسلحه‌ خانه‌ها، اغلب انقلابیون، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و زن و مرد مسلح شده بودند. به دنبال قدرت گرفتن مردم و شدت یافتن جنگ، تعداد شهدا و مجروحان انقلاب اسلامی و رقم کشته‌شدگان و زخمی‌های طرف‌های مقابل افزایش یافته بودند تا جایی که بیمارستان‌ها با کمبود خون مواجه شده بودند.

 

روزنامه‌ها عکس‌های متعددی از نبردهای خونین بین واحدهای مسلح، سنگربندی مردم در خیابان‌ها، پشت بام‌ها، پیکرهای خونین شهدا و مجروحین در بیمارستان‌ها، آتش‌سوزی‌های وسیع در قرارگاه‌های پلیس و ... را در صفحات اول و داخلی خود چاپ کرده بودند. روزنامه‌ی اطلاعات روز 21 بهمن در صفحه‌ی اول خود عکس شهید روی زمین افتاده‌ای را انداخته و نوشته بود «همافری که امروز صبح هدف گلوله قرار گرفت.»

 

همه‌ اخبار و اطلاعات واصله حکایت از آن داشتند کارکنان نیروی هوایی با کمک مردم، لشگر گارد را از محل‌های مختلف تهران عقب رانده و حلقه‌های محاصره‌ آن‌ها را در هم شکسته‌اند. تعدادی از تانک‌ها را آتش‌ زده و تعدادی را به غنیمت گرفته‌اند.

 

بالاخره با رهبری حکیمانه و مدبرانه‌ی حضرت امام، کارکنان نیروی هوایی با حمایت گسترده‌ی مردم بر مدافعان نظام شاهنشاهی پیروز شدند. سنگرهای رژیم وابسته یکی پس از دیگری به تصرف ملت مسلمان انقلابی درآمدند. در نهایت انقلاب شکوهمند اسلامی پس از دادن هزاران شهید و مجروح به پیروزی رسید و شعار مردم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تحقق پیدا کرد.

 

در آن لحظات پرشور و نشاط، صحنه‌های شورانگیز و الهام‌بخش و فضای آکنده از عطر تکبیر و رایحه‌ تجلیل از شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی، یاد تلاش‌های خستگی ناپذیر سال‌ها و ماه‌های گذشته افتادم. چه آروزهای بلندی داشتیم و چه نقشه‌هایی در سر می‌پروراندیم...

 

آرزوهای‌مان برای انتقال اسلحه به جزیره‌ی کیش برآورده شد اما با شدت یافتن مبارزات مردم، سرعت گرفتن گسترش انقلاب و فرار شاه، نقشه‌ی ترور شاه محقق نشد. انتقال نارنجک‌ها به داخل پایگاه هوایی مشهد بدون مواجهه با مشکلی به خوبی صورت پذیرفت و زمینه‌ی خنثی‌سازی هرگونه کودتایی فراهم شد اما با عنایت خداوند متعال، کودتایی برپا نشد تا با آن مقابله شود. تقدیر الهی بر تدبیر ما چیره گشت و هیچ‌کدام از ما به آرزوی بزرگ‌مان که شهادت در مسیر انقلاب اسلامی بود نرسیدیم و از آن فوز الهی محروم شدیم. زنده ماندیم تا زندگی در فضای عطر آلود نظام جمهوری اسلامی را تجربه کنیم و پاسدار دستاوردهای خون پاک شهدای‌مان باشیم.

 

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، سازماندهی و برنامه‌ریزی سنگین مبارزه با رژیم به پایان رسید و مسئولیت سنگین‌تر حفاظت از نظام نوپای جمهوری اسلامی آغاز شد. با سازماندهی مختصر و تقسیم کار و با کمک همکاران مذهبی مستقر در پایگاه کمیته‌ای تشکیل داده، علاوه بر پاسداری از پایگاه، حفاظت از اغلب جاهای حساس شهرستان مشهد را به عهده گرفتیم.

 

مردم مسلمان و انقلابی مشهد که نقش مؤثر کارکنان نیروی هوایی ررا در پیروزی انقلاب اسلامی از رسانه‌های مختلف شنیده بودند، گروه گروه به طرف پایگاه هوایی مشهد راهپیمایی کرده و با دادن شعار از آن‌ها سپاسگزاری می‌کردند. در هر تجمعی که جلوی پایگاه تشکیل می‌شد، یکی از اعضای کمیته طی سخنرانی مختصری از آن‌ها تقدیر و تشکر به عمل می‌اورد. چنین حرکت تشکر و تمجید از کارکنان نیروی هوایی تا چندین روز پس از پیروزی انقلاب ادامه داشت.

 

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با سرافرازی و نشاط، کتاب‌ها، جزوه‌ها و نوارهای پنهان در مخفیگاه‌ها را بیرون آوردیم و بدون نگرانی از عوامل سازمان ضد اطلاعات و بدون واهمه از حملات ساواک در طاقچه‌ها و قفسه‌های اتاق‌ها چیدیم و هر از گاهی به تماشای لذت‌بخش آن نشستیم؛ لذتی خارج از تصور و توصیف!

 

صدای روح‌بخش تلاوت قرآن و آوای دلنواز اذان از بلندگوهای میدان صبحگاهش پخش شد و ما بدون احساس کمترین دلواپسی و با کمال افتخار، وضو گرفتیم و در هر جایی که مناسب بود جانماز پهن کردیم و به نماز ایستادیم. رفته‌رفته بر تعداد نمازگزاران افزوده شد و نمازهای جماعت برپا کردیم.

 

قرآن‌های کوچک و بزرگ روی میزهای کار قرار گرفتند و قفسه‌های اتاق فرماندهان و مدیران با کتاب‌های مذهبی و رساله‌ی حضرت امام مزین شدند و عکس زیبای رهبر کبیر انقلاب با آن چهره‌ی نورانی‌اش، به جای قاب عکس‌های شاه و شهبانو و ولیعهد بالای سر فرماندهان نصب شد.

 

جعبه‌های شیرینی به‌دست و با دسته‌های گل راهی منازل شهدا و جانبازان انقلاب شدیم تا این پیروزی بزرگ را به خانواده‌ی شریف و فداکار آن‌ها تبریک بگوییم. بر روی نوار دسته‌های گل نوشتیم: «پیروزی خون بر شمشیر مبارک باد» و ما به شکرانه‌ی چنین پیروزی شگرف و حیرت‌آوری، بر بالای بام‌ها رفته و تکبیر گفتیم و روزها و هفته‌ها جشن گرفتیم و به یکدیگر تبریک گفتیم. و هفته‌ها و ماه‌ها، پوتین به پا و اسلحه به دوش، خواب و استراحت را بر خود حرام کردیم تا از انقلاب‌مان، از انقلاب اسلامی‌مان پاسداری کنیم. انقلابی که ارزان به دست نیاورده بودیم، انقلابی که از آن عطر شهدای کربلا را استشمام می‌کردیم.

 

انقلاب اسلامی ایران با سرعتی باور نکردنی و به صورتی معجزه‌آسا به پیروزی رسید. پیروزی آنچنان حیرت‌آور و سریع بود که هیچ‌کدام از احزاب، گروه‌ها و سازمان‌های مدعی مبارزه با رژیم شاهنشاهی نتوانستند نقش خود را در پیروزی مردم برجسته و چشمگیر نشان دهند. همه‌ی مجاهدان و مبارزان به نقش بی‌بدیل رهبری انقلاب اعتراف کردند و رهبر انقلاب نیز پیروزی انقلاب را یک عنایت الهی، یک هدیه‌ی غیبی و یک معجزه‌ی خدایی تلقی کرد و از مردم خواست آن‌ها نیز چنان تعبیری از پیروزی انقلاب داشته باشند.

 

در تداوم پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، روز نوزده بهمن، روز بیعت همافران با رهبر انقلاب اسلامی، روز «نیروی هوایی» نام گرفت و نام همافر در تاریخ ماندگار شد.

 

انتهای پیام/

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



  • یکتا گستر
  • قالب بلاگفا