امیر سرتیپ خلبان "هوشنگ یاری"جزئیات رشادت‌های شهید شیرودی در کردستان و جنگ

ارتش  

پایگاه مردمی ارتش جمهوری اسلامی ایران:

 پایگاه مردمی ارتش::فرمانده هوانیروز ارتش گفت: در اولین روز جنگ، تنها کسانی مانند شهید شیرودی و همه عزیزان خلبانی که در هوانیروز کرمانشاه بودند بلافاصله به جای اینکه رو به خانه بروند برمی‌گردند روبه رمپ‌های پروازی و هرکدام یک بالگرد را رو به مراکز و محل‌های پراکندگی استارت می‌زنند.

به گزارش خبرنگار دفاعی- امنیتی باشگاه خبرنگاران، این روزها مصادف با سالروز شهادت امیر سرلشکر خلبان "علی اکبر قربان شیرودی" است.

شهید شیرودی در دی ماه سال 1334 در روستای بالاشیرود تنکابن از استان مازندران در یک خانواده کشاورز متولد شد. در سال 1349 به تهران آمد و به ادامه تحصیل پرداخت و شب‌ها در یک شرکت ساختمانی نگهبانی می‌داد که بعدها به علت پایان کار این شرکت نتوانست به تحصیل ادامه دهد.

وی وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران گذراند، سپس برای گذراندن دوره کامل‌تر به اصفهان منتقل و با درجه ستوان‌یاری فارغ‌التحصیل شد.

در همان سال با هلی‌کوپتر سقوط کرد اما جان سالم به در برد و به دادگاه نظامی سپرده شد و چون نمی‌توانست غرامت بپردازد از استعفا دادن منصرف شد.



زمان استخدام شهید شیرودی در هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ارتش) در سال 1353 بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود 18 ماه علیه گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان و جبهه غرب جنگید و پس از آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، 7 ماه و 8 روز در جبهه‌های نبرد، دشمن بعثی را زمین‌گیر کرد.

شهید مصطفی چمران، او را ستاره درخشان جنگ کردستان نامید. شهید سرلشکر فلاحی، او را ناجی گردنه آربابا- بازی‌دراز- میمک- دشت ذهاب و پادگان ابوذر می‌دانست و گفت او غیر ممکن‌ها را ممکن ساخت.

شهید شیرودی با سه فروند هلی‌کوپتر در برابر لشکر بعثی عراق ایستاد و سپاه کفر را با تلفات زیاد منهدم کرد.

همرزمان وی به او لقب مالک اشتر جبهه‌ها داده بودند. در شب شهادتش، تا صبح به نماز و عبادت پرداخت و می‌گفت چرا صبح نمی‌شود. تا اینکه صبح 8 اردیبهشت 1360 فرا رسید، نمازش را خواند و ساعت 5.30 حرکت کرد و به مقابله با تانک‌های بعثی پرداخت.



سرلشکر خلبان شیرودی بعد از رشادت فراوان و انهدام چند تانک دشمن، از پشت مورد اصابت گلوله جنگنده‌های بعثی قرار گرفت و به شهادت رسید.

به گفته شهید سرلشکر فلاحی، وقتی خبر شهادت شیرودی را به حضرت امام خمینی(ره) دادند، ایشان به مدت یک ربع ساعت به فکر فرو رفتند. امام(ره) درباره همه شهدا می‌گفتند خدا بیامرزد اما درباره شهید شیرودی فرمودند: او آمرزیده است.

مقام معظم رهبری درباره وی فرمودند: شهید شیرودی نخستین نظامی بود که من به او اقتدار کردم و نماز خواندم.




به همین مناسبت، خبرنگار دفاعی- امنیتی باشگاه خبرنگاران، گفتگویی با امیرسرتیپ خلبان هوشنگ یاری فرمانده هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی) ارتش جمهوری اسلامی ایران ترتیب داده است.

باشگاه خبرنگاران- درباره سرلشکر خلبان علی اکبر قربان شیرودی بفرمائید.

امیر خلبان یاری- خدا را شاکر و سپاسگزاریم که باز فرصتی به وجود آمد تا از شهدای عزیز و گرانقدرمان مخصوصاً شهدای 8 سال دفاع مقدس یادی کنیم. هنوز فضا فضای 29 فرودرین و روز ارتش است و باید یادی کنیم از حضرت امام خمینی(ره) معمار بزرگ و بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی که با دوراندیشی و تدبیر حکیمانه به ارتش اعتماد کردند و بعد از 33 سال ما می‌بینیم که ارتش چگونه پاسخ این اعتماد را داد و در فرمایشات خوب مقام معظم رهبری که ارتش ما یک ارتش مردمی، اعتقادی و علمی و آزموده است این موضوع دیده می‌شود.

ما چگونه به اینجا رسیدیم؟ باید یادی کنیم از شهدای گرانقدرمان مخصوصاً 8 اردیبهشت که یادآور دلاور مردی‌ها، ولایت‌مداری، شجاعت و ایثارگری شهدایی مثل شهید شیرودی است.
  
اجازه می‌خواهم یک مقدار از 8 اردیبشهت 1360 به عقب برگردم. شهید شیروی در سال 1334 در شیرود محله تنکابن به دنیا آمد و در سال 1353 استخدام هوانیروز شد. بعد از دوران آموزشی تقریباً در سال 1355 دو سال قبل از انقلاب به کرمانشاه رفت.
  
جالب این است که در مدت زمان بسیار کوتاه یک فردی که تا زمان شهادتش 26 سال سن داشت، در مدت 7 سال و 70-80 روز خدمت و به‌خصوص پس از انقلاب اسلامی ایشان زندگی پرباری داشت.
 
تا قبل از جنگ ما مشکلات کردستان را داشتیم. حضرت امام خمینی(ره) به ارتش اعتماد کرده و روز 29 فروردین را به عنوان سالروز تأسیس ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند. در آن زمان ضد انقلاب به دنبال این بود که اصلاً ارتش را منحل کند اما عزیزانی مثل شیرودی، کشوری، بابایی، صیاد شیرازی و بقیه عزیزان بدنه ارتش آن زمان بودند. بنابراین حضرت امام(ره) اعتماد کرده و ارتش را نگه داشتند.
  
پس از آن ضد انقلاب بلافاصله در کردستان و آذربایجان غربی شروع به ارث خواهی و وام خواهی کردند. در اینجا بود که جو بسیار بد و خفقانی ایجاد کرده بودند که کسی جرأت پرواز نکند. الآن ما نشسته‌ایم بعد از 30سال و اندی راحت پرواز می‌کنیم و رژه‌ هوایی 29 فروردین را بسیار عالی با جو آرام گذراندیم و نگران موشک هم نبودیم اما در آن زمان که پرواز کردن مشکل بود و امنیت وجود نداشت شهید شیرودی، شهید کشوری، شهید سهیلیان، شهید وطن‌پور، شهید آسیایی و بقیه شهدا بصیرت لازمه را داشتند و گفتند که ما در کردستان پرواز می‌کنیم و امنیت کردستان را برقرار کردند.
  
اغلب پادگان‌هایی که در کردستان و آذربایجان غربی بودند یا در محاصره ضد انقلاب بود یا بعضاً آن‌ها را گرفته بودند و این هوانیروز بود که بدنه نیروی زمینی قهرمان و عزیزان سپاه، بسیج و ژاندارمری سابق در آنجا حضور داشتند و تلاش کردند.
  
شما می‌بینید که وجب به وجب کردستان و آذربایجان غربی جای شهید شیرودی است. مخصوصاً در عملیات پاوه که شهید چمران درباره شهید شیرودی و شهید کشوری در این باره مطلب دارد. شهید شیرودی انصافاً در آزادسازی پادگان سنندج، بانه، مهاباد و پیرانشهر، وجب به وجب نقش داشت.

باشگاه خبرنگاران- شهید شیرودی در آغاز دوران دفاع مقدس چه نقشی را ایفا کرد؟

امیر خلبان یاری-تقریباً 17-18 ماه بعد از اوایل انقلاب به جنگ و 8 سال دفاع مقدس می‌رسیم. شهید شیرودی از ابتدای جنگ تا زمان شهادتش تقریباً هفت ماه فعالیت مداوم در جنگ داشت. 31 شهریور 59 زمانی که رژیم بعث عراق حمله رسمی خود علیه ایران را آغاز کرد اولین جایی که از هوانیروز بمب‌باران شد، پایگاه هوانیروز کرمانشاه بود و این تقریباً ساعت 2 زمانی بود که سرویس‌ها رو به خانه‌های خود می‌رفتند.
 
جالب این است که تنها کسانی مانند شهید شیرودی و همه عزیزان خلبانی که در آن‌جا بودند بلافاصله به جای اینکه رو به خانه بروند برمی‌گردند روبه رمپ‌های پروازی و هرکدام یک بالگرد را رو به مراکز و محل‌های پراکندگی استارت می‌زنند.
 
یکی از دوستان شهید شیرودی تعریف می‌کرد که من فکر می‌کردم در آنجا نفر اول هستم و وقتی استارت زدم و رو به آسمان رفتم دیدم شهید شیرودی قبل از من بالگرد را به پرواز درآورده و با برج مراقبت صحبت می‌کند تا تک تک خلبان‌ها را به آن‌جا ببرد. زمانی که متوجه شد من هم در حال پرواز هستم به من گفت موشک داری؟ گفتم موشک برای چه می‌خواهی؟ گفت برویم به دنبال هواپیماهای عراقی. این یعنی شجاعت، ایثار و نترس بودن از روی علم و اعتقاد داشتن.
  
در زمانی ما می‌بینیم که در اثر رشادت‌های مختلف به شهید شیرودی درجه می‌دهند. ایشان به حضرت امام(ره) نامه می‌نویسد و می‌گوید من برای اسلام و مملکتم می‌جنگم نه برای درجه. این یعنی ولایت‌پذیری و شجاعتی که پای کار بود تا برای مملکتش وقتی درخطر است بجنگد.
  
ما امسال سی و سومین سالگرد شهادت شهید شیرودی را گرامی می‌داریم. بسیاری از افراد هستند که وقتی می‌روند هرچقدر هم عزیز باشند بعد از یک مدتی فراموش می‌شوند اما آیه قرآن به صراحت می‌گوید که شهدا زنده‌اند و گمان نبرید آن‌ها که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد خدای خود روزی دارند و این قضیه را عیناً به چشم خودمان می‌بینیم.




باشگاه خبرنگاران- سایر رشادت‌های شهید شیرودی در جنگ چه بود؟

امیر خلبان یاری- این یکی از رشادت‌های شهید شیرودی در روز اول جنگ بود و بلافاصله روز دوم جنگ با دو تیم در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر مستقر می‌شوند. در آن‌جا در اوایل جنگ از لحاظ عده و عده نیروهای ما کمتر در مرزها بودند و اطلاعات کافی از مرز نبود و  رژیم بعث عراق هم با لشکرهای تا به دندان مسلح حمله کرده بود و نیاز به اطلاعات بود. هر فرمانده ابتدا برای اینکه چگونه بجنگد به اطلاعات لازمه نیاز داشت.
  
شهید شیرودی و همکارانش شهید سهیلیان، داورزاده، پایخوان، علی‌پور، شاداب و سایر عزیزان هر 10 15 روز می‌رفتند و می‌آمدند. از این تعداد یک تعداد شهید شدند و یک تعداد هم به عنوان پیشکسوت  حضور دارند. وقتی افراد به آن‌جا رفتند دیدند سرپل ذهاب در محاصره است و هر لحظه امکان اشغال آن وجود دارد. واقعاً شهید شیرودی رشادت کرد و عزیزانی که در آنجا بودند با کمترین امکانات رفتند.
  
همه می‌دانند که ارتفاعات بازی دراز مانند یک مثلث میان قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب می‌ماند. وقتی رژیم بعث عراق در بازی دراز مستقر شده بود یعنی به دشت ذهاب و چم امام حسن اشرافیت داشت. اما شهید شیرودی و یاران او رفتند و اطلاعات لازم را به‌دست آوردند و در همان روز اول شروع به شکار تانک‌های عراق کردند و چیزی حدود 24 تانک را در همان روز اول زدند که کسی باورش نمی‌شد.
  
بعثی‌ها مانده بودند که چگونه این اتفاق افتاد زیرا اصلاً در حساب و کتاب‌هایی که در برآورد عملیاتی داشتند هوانیروز را ندیده بودند. این یک واقعیت است اما وقتی در غرب و جنوب یکی پس از دیگری خلبانان هوانیروز شروع به شکار تانک‌های عراقی کردند دشمن در همان‌جا تثبیت شد. یکی از اهداف نیروهای نظامی وقتی دشمن حمله می‌برد جلوگیری از پیش‌روی دشمن، تثبیت آن و عقب‌رانی دشمن است و این کار در اوایل جنگ انصافاً در غرب کشور توسط شهیدشیرودی انجام شد.
 
بعضی از عزیزان همکار که نام آن‌ها نیز مشخص است باور نداشتند اما آن‌ها را به منطقه بردند و وقتی تانک‌های سوخته عراقی را دیدند خودشان به ستاد مشترک ارتش گزارش کردند.
  
شهید شیرودی و تیم‌هایی که در آنجا حضور داشتند انصافاً امان را از دشمن بریده بودند و شبانه‌روز پرواز می‌کردند. دستور از بالا و فشار زیاد بود به اینکه ما یک مقدار زمین را با زمان عوض کنیم (در دولت بنی‌صدر) و حتی پادگان ابوذر را تخلیه کنیم اما شهید شیرودی و خلبانان هوانیروز گفتند اجازه بدهید ما اول برویم و بجنگیم و تانک‌ها را بزنیم و اگر نتوانستیم برگردیم، که این برای سیستم نظامی قابل قبول بود.
 
بنابراین نه انبار مهمات را منهدم کردند و نه عقب‌نشینی، بلکه همه مهماتی که در آن‌جا بود را روی سرتانک‌های دشمن پیاده کردند و تانک‌های دشمن یکی پس از دیگری منهدم شد.

همین موضوع باعث شد نیروهای خودی یک نفس و جان تازه‌ای بگیرند و فرصتی شد تا نیروهای دیگر نیروی زمینی و عزیزان رزمنده برسند و رژیم بعث عراق هم به یأس و ناامیدی مبتلا شود و به مسئولینشان بگویند راه باز نیست و رزمندگان ایرانی در اینجا حضور دارند لذا در آن‌جا می‌بینیم که شهید شیرودی واقعاً رشادت کرد.




باشگاه خبرنگاران- بزرگان انقلاب و دفاع مقدس درباره شهید شیرودی چه گفته‌اند؟

امیر خلبان یاری-درباره شهید شیرودی می‌بینیم که از حضرت امام(ره) گرفته و مقام معظم رهبری و تک تک مسئولینی که در آن زمان در کردستان و جنگ بودند از ایشان خاطره دارند. حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری کسانی نیستند که برای خوشایند یا بدآمدن کسی حرفی بزنند اما حضرت امام خمینی(ره) برای شهید شیرودی فرمودند او از قبل آمرزیده است.
 
مقام معظم رهبری نیز در یکی از نماز جمعه‌ها و نیز در جای دیگری می‌فرمایند شیرودی نخستین نظامی بود که من به او اقتدار کردم و نماز خواندم. مقام معظم رهبری از لحاظ تقوا و علم و دانش و همه‌چیز بالاتر است و شهید شیرودی خودش را خاک پای مقام معظم رهبری می‌دانست اما مقام معظم رهبری بخاطر تقویت ارتش و روحیه خلبانان و تأیید کارهایی که در غرب می‌شد با گفتن این مطلب یک روحیه‌ای به شهید شیرودی و همه خلبانان و هوانیروزی‌ها دادند.
  
شهید چمران درباره شهید شیرودی می‌گوید: او یکی از ستارگان درخشان مبارزات کردستان است. شهید فلاحی نیز درباره شهید شیرودی می‌گوید که ایشان فاتح گردنه آربابا و فتح بازی دراز و نجات دهنده پادگان ابوذر بود، این جملات جملات ساده‌ای نیست.
  
امیر دادبین که خدا سلامتی به ایشان بدهد خاطرات بسیاری از شهید شیرودی دارد و خود ایشان هم در کردستان با شهید صیاد شیرازی و پیشکسوت عزیزمان امیرسرتیپ ناصر آراسته و سایر عزیزان هم‌رزم بودند.

یادم هست در سال 70 در تنکابن یک خاطره گفت که ما قرار بود یک تیم 70 نفره 70 خودرو آذوقه و مهمات و سوخت را از سنندج به سمت مریوان ببریم وضعیت جاده‌ها ناامن بود و قرار بود تیم بالگردهای شهید شیرودی به آنجا بیایند. عصر که ما رفتیم در آن‌جا به شب خوردیم و آن‌جا خوابیدیم. روز بعد قبل از آنکه تیم هوانیروز بیاید رئیس تیم ما ستون را حرکت داد. ضد انقلاب در همان لحظه که تیم هوانیروز نبود سوء استفاده کرده و تعدادی از خودروهای ما را منهدم و افرادی را شهید کردند و مجروحانی دادیم. به محض اینکه سروکله تیم شیرودی پیدا شد ضدانقلاب‌ها پابه فرار گذاشتند.
 
در روزنامه جمهوری اسلامی سال 60 هست که شهید چمران می‌گوید من در یکی از نبردها وقتی با ضدانقلاب درگیر شدیم به محض اینکه شهید شیرودی آمد، ضد انقلاب رفته بود زیر پل‌ها خود را پنهان کرده بود اما باز هم شهید شیرودی آنها را رها نکرد و با ضد انقلاب جنگید و حتی بالگرد شهید شیرودی مورد اصابت قرار گرفت.



باشگاه خبرنگاران- سخن آخر درباره شهید شیرودی؟

امیر خلبان یاری- واقعیت قضیه این است که ما باید کتاب‌های بسیاری درباره شهید شیرودی بنویسیم. خاطرات زیادی هست و سؤال و عرض بنده به نسل جدید و خود ما این است که چه اتفاقی افتاد یک جوان 26 ساله که تنها 7 سال در استخدام هوانیروز بود و 15-16 ماه در دوران مبارزات کردستان و 7ماه بعد از جنگ، این عمر با برکتش در انقلاب اسلامی بود، چه کار کرد که هنوز مطالبش برای همه جدید است؟
  
این موضوع که وی جانش را برای اسلام در طبق اخلاص بگذارد و بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی فقط به خاطر دین و مملکتش مبارزه کند. آن هم در آن زمانی که خیلی‌ها جرأت پرواز کردن نداشتند و منتظر بودند ببینند فردا چه اتفاقی می‌افتد.
  
شهید شیرودی علاقه بسیار شدید و وافری به حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری داشت و ایشان گوش به فرمان بود و بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی شبانه روز پرواز می‌کرد و آسایشی برای خانواده و خودش قائل نبود.

با آن فعالیت‌هایی که داشت و رشادت و ایثارگری، پای کار بودن و مقدم بودن در کار، کمتر به فکر خودش بود و آثاری از خودش باقی گذاشت که می‌توانیم بر روی این آثار تحقیق و تفحص کنیم تا انشاءالله یک الگو و اسوه‌ای برای آینده باشد.

گفتگو از: منصور حکمت نیا

تنظیم: محمد حسن عبدی مطلق


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



  • یکتا گستر
  • قالب بلاگفا